وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم .
وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم .
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم .
وقتی او تمام کرد من شروع کردم .
وقتی او تمام شد من آغاز شدم .
و چه سخت است .
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است ،
مثل تنها مردن !
و بعد ...

عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو می گداخت!!
البته این درباره ی شما صدق نمیکنه
وب خوب یدارید هم مفرحه هم شاده هم در عین شادی غم انگیزه هم در عین شادی پر مفهومه هم در عین پر مفهومی دلنشینه
چی گفتم!