اینجا ............. آزاد

نگاهی به اخبار جالب و گوناگون ایران و جهان

اینجا ............. آزاد

نگاهی به اخبار جالب و گوناگون ایران و جهان

داستانی از کوروش- پانته آ

در لغت نامه ی دهخدا زیر عنوان «پانته آ» بر اساس روایت «گزنفون» آمده است که هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش به نام پانته آ که همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود . چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند ، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بازستاند. و حتی هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت و به کورش پیشنهاد کردند که حداقل فقط یک بار زن را ببیند، از ترس اینکه به او دل ببازد، نپذیرفت. پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام «آراسپ» سپرد . اما اراسپ خود عاشق پانته آ گشت و خواست از او کام بگیرد، بناچار پانته آ از کورش کمک خواست..
کوروش آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت تا او را به سوی ایران فرا بخواند. هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد و از موضوع با خبر شد، به پاس جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.
می گویند هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: «سوگند به عشقی که میان من و توست، کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.»
آبراداتاس در جنگ مورد اشاره کشته شد و پانته آ بر سر جنازه ی او رفت و شیون آغاز کرد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش کرد تا مراقب باشند که خود را نکشد، اما پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد و با خنجری که به همراه داشت، سینه ی خود را درید و در کنار جسد همسر به خاک افتاد و ندیمه نیز از ترس کورش و غفلتی که کرده بود ، خود را کشت.
هنگامی که خبر به گوش کوروش رسید، بر سر جنازه ها آمد.

صرفا جهت اطلاع !

درخت کاشتم توی باغچه جلوی خونمون، صبح رفتم بیرون دیدم نیست. دوره آخر الزمانه درخت ها هم شبا تو خواب راه میرن
تلفات جاده ای 2 سال گذشته ایران از 8 سال دفاع مقدس هم بیشتره
مربی تیم ملی آوردیم نمیشه اسمشو سرچ کرد چون فیلتره
تو استادیوم اسم سرمربی تیم ملیت رو صدا کنی کمیته انضباطی 6 تا 8 جلسه محرومت میکنه
دختر اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس برایش بوق میزنند
البته این برای زمانی بود که بنزین گیر می اومد الان آنجلینا هم بیاد کسی نیست بوق بزنه

تو خیابون داری راه میری یه دفه یکی از اون ور خیابون داد میزنه نقیییییییییییییییییییییی بوریم مشهد
صبح، رادیو یه جمله گفت هنوز نتونستم تحلیل کنم:
روز بارانیتان در ترنم بهاری و نسیم فروردین نقره فشان!!!!!!

یارو نشسته یه میزگرد به زبون آلمانی می‌بینه، میگم مگه می‌فهمی چی میگن!؟
میگه قیافه‌هاشونو که می‌بینم می‌فهمم در مورد چی حرف می‌زنن
غار علیصدر به قندیلاش معروفه؛ اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون!
یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟

بازی طبیعت؛ فرم‌های زیبا ولی غیرعادی طبیعت!! (+_عکس)

این مجموعه شامل فرم‌های زیبا و ترسناکی هستند که شاید ما فکر کنیم ساخته دشت بشر اند، اما درواقع کاملا طبیعی هستند. اینها تماما توسط عناصر طبیعی به این شکل درآمده اند و فارغ از اینکه غولی خوابیده یا چهره ای هندسی همگی زیبا هستند

رنگین کمان و سوراخ سحرآمیز ترک خورده
 
طبیعت غیرعادی در مرکز ترکیه

مرد مرده- غول خوابیده
 
مرد مرده
این فرم صخره ای در نزدیکی جزیره «بلسکت» بیرون از سواحل ایرلند واقع شده است.

سر هندی
 
سر هندی
این صورت سنگی بامزه شبیه سر یک رهبر هندی است که در صخره‌های کولورادو می‌بینید. او با چشمانش مراقب زمین است و گویی دارد اشک می‌ریزد.

صورت جادوگر
 
صورت جادوگر
این فرم صخره ای جالب زینت بخش ساحل Laguna است.

ساختمان‌های چهارگوش
 
ادامه مطلب ...

تصاویر و مطالب خیلی طنز (کلیک کن با حاله)

همایش روز فلسفه با حضور فلسفه دانان در کشورمان برگزار شد.

این هم نگاه عمیق فلسفی دو فلسفه دان به هم که میخوان فلسفه وجودی هم رو زیر سوال ببرن!!






در ادامه ..............





ادامه مطلب ...

داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر!

زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟
کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟!  کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.
کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

عاشقانه ها...

عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست. عشق آنست که یکی چتری باشد برای دیگری و او هرگز نداند که چرا خیس نشد...

..........................

میدوزم شادی را به غم ,زیاد را به کم , درخت را به ریشه , گاهی را به همیشه , ستاره را به آسمان , زمین را به کهکشان , کهنه را به نو و خودم را به تو...

......................

از شمع سه چیز اموختم: ایستاده بمیرم, بی صدا بمیرم , به یاد دوست بمیرم!

.....................

مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم

...................

ضرب المثل چینی: «برنج سرد را می‌توان خورد، چای سرد را می‌توان نوشید، اما نگاه سرد را نمی‌توان تحمل کرد

....................

مرا اندکی دوست بدار ولی طولانی

.....................

وقتی قرار شد من بیقرار تو باشم و تو تنها قرار زندگیم باشی... از هر چه قرار است غیر تو باشد... خواهم گذشت

..................

اگر آن شب نگاهم نمی کردی اگر در آن شب تاریک بر این تنهاتر از تنهایی چشمک نمی زدی اگر در اولین حرفم باورم نمی کردی اگر نمی ماندی و می رفتی من دیگر این که هستم نبودم

..................

دوستای خوب مث ستاره‌ها میمونن... حتی وقتی نمی بینیمشون باز هم سر جاشون هستن!

.....................

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است

.......................

نه آنچنان عاشق باش که هیچ چیز را نبینی، نه آنقدر ببین که هرگز عاشق نشوی!

......................

هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم

....................

عشقی که با اشکهای چشم شستشو گردد همیشه پاکیزه و زیبا خواهد ماند . 

.........................

قانون معرفت میگه باهام باشی باهاتم. دیونه شی دیونه میشم . بمیری میمیرم . تنهام بذاری منتظرت میمونم

......................

خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ... به کسی توجه نمی کنه ... از کسی خجالت نمی کشه... می باره و می باره و... اینقدر می باره تا آبی شه... ‌آفتابی شه...!!! کاش... کاش می شد مثل آسمون بود... کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی... بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده

 .......................

برای کشتن یک پرنده یک قیچی کافی ست. لازم نیست آن را در قلبش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی. پرهایش را بزن... خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند

........................ 

گر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بحر رنج است اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است

.........................

انواع قهوه عشق :
1- شیرین مثل چشات
2 - رقیق مثل قلبت
3- تلخ مثل دوریت

گلشیفته فراهانی: دوست دارم به ایران بیایم و نان و ماست بخورم!!

گلشیفته فراهانی بازیگر سینمای ایران در تازه ترین مصاحبه خود به بهانه نوروز 90، از علاقه خود برای باز گشت به ایران خبر داده است.
گلشیفته فراهانی بازیگر سینمای ایران در تازه ترین مصاحبه خود به بهانه نوروز 90،از علاقه خود برای باز گشت به ایران خبر داده است.
به گزارش پارس توریسم، این در حالی است که پیش از این جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد در مصاحبه های خود عنوان کرده که مشکلی برای بازگشت گلشیفته فراهانی وجود ندارد.
گلشیفته فراهانی بعد از فیلم «علائمی از دروغ، یا مجموعه ای از دروغ ها» در یک فیلم دیگر به نام «اژدها خواهد بود» از دیوید جافی بازی کرده است.
پس از آن، گلشیفته، فیلم دیگری بازی کرده که یک هفته دیگر در پاریس اکران می شود. به نام «اگر بمیری می کشمت» که یک فیلم تقریبا هنری است.
بعد از آن کار دیگری را بازی کرده به نام «مرغ و آلو» که داستان این فیلم در ایران می گذرد و در سال های ۱۳۳۰.
در این فیلم، شهر تهران و مشهد در استادیویی در برلین بازسازی شده بود. خود خانم فراهانی دراین باره گفته: حس می کردم انگار دارم در خیابان های پایین شهر راه می روم و قدم می زنم، تیر چراغ برق ها، باغچه ها و بسیاری چیزهای دیگر بازسازی شده بود و فوق العاده بود.
 
-دوست دارم به ایران بیایم
خانم فراهانی در جدید ترین مصاحبه خود گفته: دوست دارم بروم ایران نان و ماست بخورم. دوست دارم بروم ایران در اتوبان های تهران رانندگی کنم. به کویر بروم. بروم دوستان چوپانم را ببینم. بروم خوزستان، بروم خراسان. بروم کردستان و آذربایجان و بلوچستان.
 
-کمی دلم از سینمای ایران شکست
این بازیگر سینما درادامه گفته: همه اینها را دوست دارم. ولی راجع به بازیگری در سینمای ایران؟ مطمئن نیستم. نمی دانم. کمی دل من از سینمای ایران شکست. اما این معلوم است که تمام فکر و ذکرم این است که روزی دوباره به آن عشق و مهری که در آن خاک است برسم و به آن نزدیک بشوم.
-دوست دارم با بیضایی وکیمیاوی کار کنم
گلشیفته فراهانی درادامه گفته: من خیلی دوست داشتم با آقای پرویز کیمیاوی کار کنم. که ایشان هم الان در ایران نیستند و در پاریس هستند. ایشان از بزرگ مردان سینمای ما هستند و واقعا بد است برای سینمای ما که قدر ایشان را نشناختند و ندانستند و ایشان الان در پاریس ساکن اند.
طبیعتا همیشه خیلی دوست داشتم با آقای بیضایی کار کنم. اما فرصتش مهیا نشد. با بسیاری از عزیزان دیگر که الان حضور ذهن ندارم که نامشان را ذکر کنم.
 
-لذت کار کردن با عزیزالله حمید نژاد
گلشیفته فراهانی در بخش دیگری از مصاحبه خود گفته: بسیاری از کارگردان ها هستند مثل آقای حمیدنژاد در ایران، که بسیاری از آنها را مردم به خوبی نمی شناسند ولی کار کردن با آنها از بزرگترین لذت هایی است که من خودم در سینما تجربه کرده ام.
وی ادامه داده: اسامی بزرگی در دنیا وجود دارند که توجه آدم را جلب می کنند. مسلما اگر جناب کوبریک زنده بودند طبعا کار کردن با ایشان خیلی لذت بخش بود. اما سعی می کنم به این مسائل فکر نکنم.

7 نشانه‌ای که دروغگوها را لو می‌دهد!

به طور میانگین، همه مردم جهان، روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند. برخی افراد، دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند.
دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه دقت کنید:

۱. اضطراب و عرق کردن: شناخته‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و اضطراب اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار اضطراب می‌شویم و اضطراب با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار اضطراب نمی‌شوند!

۲. صدای خیلی زیر یا خیلی بم: روان‌شناسان معتقدند صدا، علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

۳. سخنان ضد و نقیض: دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی نداشته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

۴. میمیک‌های غیرمعمول: پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

۵. ژست‌های مخصوص: سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

۶. حرف زدن وسواسی: دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

۷. احساسات اغراق‌آمیز: وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند..